“او”

ديدن اين نوزاد كه تو اين شرايط بحرانى به دنيا اومده من و ياد عبارت...

سركوب

عكس اين همكار ديوانه احتمالا به محتوايى كه ميخوام راجع بهش بنويسم بى ربط به...

بندِناف

هربرت: مادرم خيلى به من وابسته بود، من هم به اون. بچه وسطى نُنرش بودم....

برّه هایمان چه زمانی آرام می گیرند؟

روایتی از عشق و دگردیسی  در این مقاله قصد دارم با اشاره به بخش‌هایی از...

آغازگفتگو
تعیین وقت روان درمانی
برای تعیین وقت روان درمانی کلیک کنید