آیا داشتن رابطه ی جنسی درازدواج الزامی است؟

   اغلب ما بر این باور هستیم که برای داشتن یک رابطه­ صمیمی و نزدیک ، نزدیکی جسمی به اندازه ی نزدیکی عاطفی نیز الزامی است. اما ممکن است زوجین بنا به دلایل مختلفی تصمیم بگیرند که رابطه جنسی قسمت اصلی و عمده زندگی آن­ها نباشد. البته این امکان هم وجود دارد افرادی­ که در ابتدای ازدواجشان رابطه ­ای پرشور و احساسی داشته ­اند با گذشت ­زمان رابطه ­شان سرد شود و درادامه زندگی­شان صرفا فقط در کنار یکدیگر زندگی کنند. با این­حال در سایر روابط طولانی مدت ، احتمالا داشتن روابط جنسی است که زوجین را به یک­دیگر مقید می­کند . چه ­چیزی باعث می­شود که چندسال پس از ازدواج ، زوجین تصمیم می­گیرند که در رابطه خود نزدیکی نداشته باشند ؟ و یا حتی چرا یک زوج پس از سال­ها از نظرجنسی فعال باقی می­مانند ؟

نیویورک تایمز در آخرین مصاحبه خود با دنیس دونلی ، جامعه­ شناس خانواده ، به بررسی عوامل موثر در ایجاد ازدواج بدون سکس پرداخته است ؛ دونلی داده­های مربوط به یک مطالعه پیمایشی چگونگی به وجود آمدن این روابط و دلایل ادامه یافتن آن را دریابد . تصمیم گرفتم تا متون منتشرشده درباره این موضوع را بررسی کنم که به مقاله­ای مربوط به سال ۲۰۰۸ برخوردم ؛ این مقاله توسط دونلی و همکار جامعه شناسش ، الیزابت بورگس ، نوشته و منتشر شده بود . این مقاله­ برجسته ، عوامل منتهی به ازدواج بدون سکس را کاملا مشخص کرده است و به نکاتی اشاره می­کند که باعث سوق دادن زوجین به این گونه روابط می­شود .

مقاله دونلی و بورگس متکی بر نظریه تبادل اجتماعی[1] است؛ این مقاله چشم اندازی دارد که هزینه­ ها و مزایای باقی ماندن در یک رابطه طولانی ­مدت را بررسی می­کند . با اعمال راهبردهای این نظریه در روابط بدون سکس ، نویسندگان به صورت خاص و ویژه به موضوع ” بی­ میلی غیرارادی جنسی ” پرداختند که گفته می­شود زوجین شش ماه یا بیشتر بدون رابطه جنسی با یک­دیگر زندگی می­کنند.” بدون رابطه جنسی ” بدین معنا است که هیچ فعالیت جنسی فیزیکی بین دو فرد صورت نمی­گیرد ، البته باید درنظرداشت که در این مورد خاص این عبارت بدین معنا نیست که هردوطرف تمایلی به برقراری رابطه ندارند ، بلکه شرایط زندگی­شان منجر به چنین چیزی می­شود .

طبق نظریه تبادل اجتماعی، زنان ترجیح می­دهند که در یک رابطه بدون سکس بمانند تا اینکه تنها باشند و یا با افراد مختلفی رابطه جنسی برقرارکنند. با­ نگاه سنتی و علی ­الخصوص با بالارفتن سن، زنان نسبت به مردان گزینه­ های کمتری برای یافتن شریک جنسی دارند زیرا یک زن نسبت به مرد هم­سن خود زیبایی و جذبه جنسی کمتری دارد. هم­چنین در یک جامعه ی سنتی ممکن است که زنان از نظر مالی به همسران خود وابسته باشند ( اگرچه در حال حاضر این پدیده بسیار کاهش یافته) و یا حداقل احساس کنند که نمی­توانند فرزندانشان را به تنهایی بزرگ کنند.

هرچقدر یک زوج بیشتر برای ازدواج و رابطه­ شان بجنگند و وقت خود را بیشتر صرف کنند ، احتمال پایداری زندگی آن­ها بیشتر می­شود . از نظر جنسی ، امور اجتماعی نقش مهمی را در زندگی زوجین بازی می­کنند . این امور شامل هنجارهای اجتماعی است که زوجین را به پیروی از قوانین جنسی برگرفته از ضوابط قانونی متعهد می­کند ؛ لازم به ذکر است که به هنگام نارضایتی زوجین این ضوابط ، جدایی را دشوار می­سازد .

با این پس ­زمینه ، دلایلی را در پایین ذکر خواهیم­ کرد که منجر به بی ­میلی افراد در زندگی و رابطه ­شان می­شود :

گذر زمان . هرچقدر یک رابطه طولانی ­تر شود ، امکان کاهش میل جنسی زوجین افزایش می­یابد . بااین­حال ، بسیاری از زوجین مسن­ هستند که از نظر جنسی فعال باقی می­مانند

 برای زنان مسن تنها گذر زمان علت تغییر ماهیت رابطه زناشویی­شان نیست ؛ بلکه واقعیت این است که شریک آن­ها ممکن است پیر باشد و یا ضعف سلامتی داشته باشد .

عوامل استرس­زا در رابطه . حتی اگر یک زوج جوان با فشارهای بیرونی بسیاری مواجه شوند ممکن است داوطلبانه بی­ میلی جنسی داشته باشند . در اواخر دوران بارداری ، زوجین ممکن است تصمیم بگیرند برای مدتی از داشتن رابطه جنسی صرف نظرکنند ؛ حتی بعد از تولد کودکشان نیز این امکان وجود دارد که انرژی لازم برای فعالیت­های جنسی نداشته باشند . سرانجام اکثر زوج­ها پس از۶ماه از تولد کودک خود فعالیت­های جنسی شان را از سر می­گیرند اما ممکن است درباره تخلیه انرژی عاطفی خود با مشکل مواجه شوند .

بیماری زوجین . بروز بیماری جسمی یا روانی مزمن مربوط به رابطه زناشویی ، الزاما باعث از بین رفتن میل جنسی نمی­شود اما ممکن است به صورت چشم­گیری بر شور جنسی[2]زوجین تاثیر داشته باشد . کاملا واضح است که چرا بیماری جسمی ، عامل محدودکننده زوجین در رابطه زناشویی محسوب می­شود اما همان­طور که دونلی و بورگس خاطرنشان می­کنند ، افرادی که دچار اختلالات روان شناختی هستند ممکن است به علت استعمال دارو ، عدم اعتماد به­ نفس [3]  و انگی که اجتماع به علت بیماری به فرد می­ چسباند[4] علاقه و میل جنسی خود را از دست بدهند .

گناه و ناسازگاری . مطمئنا درصد بسیاری از افرادی که اعتقادات شدید مذهبی دارند از روابط زناشویی خود رضایت کامل دارند ، به ویژه اگر دین آن­ها ارزش تبلیغی بسیار بالایی داشته باشد .

با این­حال چون این افراد یک عمر در معرض آموزه های دینی قرارگرفته اند و به نوعی از داشتن هرگونه رابطه دهانی و خودارضایی منع شده اند ، ممکن است پس از ازدواجشان نیز از داشتن فعالیت جنسی زیاد پرهیزکنند .

چه اتفاقاتی رخ می­دهد که باعث امتناع زوجین از روابط زناشویی می­شود؟ و آن­ها ترجیح می­دهند که تنها زیر یک سقف فقط کنار یک­دیگر زندگی کنند ؟ آیا رابطه آن­ها محکوم به شکست است ؟ به گفته دونلی و بورگس علت این که افراد به طور غیرارادی عاری از هرگونه میل و جذبه جنسی هستند تا حدودی به گروه مرجع شخص در جامعه[5] بستگی دارد . با نگاهی دوباره به چشم ­انداز نظریه تبادل اجتماعی خواهیم دید که اگر یک فرد متوجه تفاوت میزان بی ­میلی جنسی خود نسبت به دیگر افراد هم ­گروه خود در جامعه ( هم ­گروه از نظر سن ، جنس ، وضعیت سلامت جسمی و دین­داری ) نشود ، از پیامدهای منفی این موضوع به صورت واضحی کاسته می­­شود . به­طور کلی میزان فعالیت جنسی رابطه مستقیمی با رضایت زوجین از رابطه­شان دارد اما هنوزهم بسیاری از زوجینی هستند که از این الگو پیروی نمی­کنند ؛ آن­ها مدعی اند که رابطه آن­ها از کیفیت بالایی برخوردار است زیرا حالا بر این باور هستند که یک زندگی بدون رابطه جنسی هم میتواند کیفیت مطلوبی داشته باشد.

از طرف دیگر اگر زن و شوهری به علت نارضایتی جنسی ، نسبت به یک­دیگر کاملا بی­ میل شوند می­توان استدلال کرد که درآینده هم از روابط جنسی خود راضی نخواهند بود . هم­چنین ممکن است این افراد از همسر خود دور شوند و به دنبال ارضای غریزه جنسی خود با سایر افراد باشند ؛ در نظر داشته باشید که این امر  مشکلات عاطفی زیادی برای فریب دهنده[6] و فریب خورده[7] به همراه خواهد داشت .

باوجود این­که پیامدهای بالقوه منفی ­ای وجود دارد ، زوجین تصمیم می­گیرند که زندگی مشترک خود را حفظ کنند و شریک خود را ترک نکنند . از دیدگاه نظریه تبادل اجتماعی ، این افراد درگذشته آن­قدر وقت و انرژی خود را صرف رابطه ­شان کرده اند که دیگر برایشان نمی ارزد  از یک­دیگر جدا شوند ؛ همچنین ممکن است این افراد عاطفه ی مشترکی را که تابحال ازنظر غیرجنسی به یک دیگر داشته اند را مورد بررسی قراردهند ، همان چیزی که دونلی و بورگس از آن تحت عنوان ” we-ness ”  یا ما بودن یاد می­کنند . گاهی یک سری عوامل اجتماعی باعث کنار هم ماندن یک زوج ، حتی زوجی که رابطه جنسی ندارند ، می شود . از نظرعاطفی ممکن است یک زوج رابطه بدون سکس خود را حفظ کنند ، چون بر این باورند که همسرشان بهترین دوستشان است و یا شریکی ایده آل است .

در بررسی اطلاعات دریافتی از ۷۷ زوج ، دونلی و بورگس تنها توانستند راهبردهای کاربردی بنیادی را شناسایی کنند . حدود یک سوم این زوج­ها تسلیم شدند و دیگر از همسرانشان درخواست رابطه جنسی نکردند. یک سوم دیگر به دنبال ارضای غریزه جنسی خود در خارج از چارچوب ازدواجشان بودند ؛ اکثر این افراد با سرمایه گذاری وقت و انرژی خود در اموری مانند کار ، درس و سرگرمی احساس آرامش بیشتری داشتند . برخی از آن­ها از استرس رابطه تحت عنوان چالش و سنجیدن توانایی شان در مقابله  با این شرایط یادکردند و به دنبال رشد معنوی خود بودند . اگرچه یک سوم باقی مانده معتقد به سکس در چارچوب ازدواج یا مشاوره جنسی هستند اما طبق تعریفات ، به ­کارگیری مشاوره جنسی برای این گروه فعلی بی اثر خواهد بود .

با بررسی اطلاعات مربوط به این تحقیق منحصر به فرد ، دریافتیم که افراد معتقدند که ماندن درکنار شریک زندگی­شان ارزش بیشتری از ترک رابطه ­شان دارد . عشق ، ارزش­ها و اهداف مشترک ، و تجربیات باعث پیوند دوباره زوجین و ادامه یک زندگی بدون رابطه زناشویی می­شود . راهبردهایی زیادی برای مقابله با رابطه بدون سکس وجود دارد ، چه این رابطه ­ها در قالب ازدواج باشند و چه نباشند . اگر در رابطه­ ای هستید که بنابردلایلی که کنترل آن از اختیار شما خارج است و دچار بی میلی جنسی شده اید و یا اگرشرایط تان مانند اکثر افرادی است که در این تحقیق شرکت کرده اند ، راه حل هایی برای مقابله با این امر برایتان وجود دارد .

اگر بدانید که در زندگی­تان تنها نیستید آرامش خاطر خواهی داشت و این آرامش خاطر به شما کمک می­کند تا به راحتی با رابطه بدون سکس مقابله کنید . هنجارهای اجتماعی ممکن است شما را فردی عجیب جلوه دهند و به معنای واقعی کلمه شما در این حالت احساس پریشانی و اضطراب داشته باشید . این احتمال وجود دارد که مانند درصد کمی از افرادی که در تحقیق دونلی و بورگس شرکت کرده بودند ، از رابطه ­تان رضایت نداشته باشید و تصمیم به ترک آن بگیرید . اگرچه ممکن است جدایی برای شما دشوار باشد اما در جدایی چالش­هایی وجود دارد که به شما کمک خواهد کرد .

هرچند وقت یک­بار با شریکتان رابطه برقرار می­کنید ؟

وقتی نسبت به زندگی­مان دچار شک و تردید می­شویم این سوال را از خودمان می­پرسیم و البته این سوال نشان می­دهد که نسبت به روابط زناشویی خود احساس نگرانی عمیقی داریم .

فقط تعداد کمی از ما هستند که از شنیدن پاسخ­ این سوالات متعجب نمی­شوند و جواب­ها را از قبل می­دانند : چه قدر باید رابطه جنسی داشته باشیم ؟ چه مشکلی پیش می­آید اگر کم­تر از دوستانمان رابطه جنسی داشته باشیم ؟ اگر به اندازه کافی سکس نداشته باشیم رابطه ­مان از هم می­پاشد ؟ و به هرحال چه نوع رابطه جنسی برایمان کافی خواهد بود ؟ این سوالات به صورت کلی ناقص هستند زیرا تعداد دفعات برقراری رابطه جنسی الزاما ضامن خوبی ، بدی و رضایت بخشی رابطه جنسی­مان نیست . با این وجود تعداد دفعاتی که با شریکمان رابطه جنسی داریم می­تواند در رضایت جنسی و رابطه ­مان نقش داشته باشد . پس زوجین اغلب هرچندوقت یک بار سکس دارند ؟ و این تاثیری بر کیفیت و رضایت رابطه ما دارد ؟

پاسخ­های متداول

قبل از پرداختن به تعداد روش­هایی که برای انجام یک فعالیت جنسی وجود دارد و قبل از بررسی منظور افراد از داشتن یک رابطه و رضایت جنسی ، شایان ذکر است که بدانید شایع­ترین نوع فعالیت جنسی بین زوجین فعالیت هایی است که آن­ها در اتاق خوابشان انجام می­دهند . در تحقیقی که در مجله بایگانی رفتارهای جنسی[8]  به چاپ رسیده است ، ۲۶۰۰۰ آمریکایی گزارش داده ­اند که ۵۴بار در سال با شریکشان رابطه جنسی برقرار می­کنند که میانگین آن تقریبا یک­بار در هفته است . افرادی که در این تحقیق شرکت کرده­ اند مجرد بودند ، دوست ­پسر/دوست دختر داشتند ، ازدواج کرده بودند و یا با شریکشان به نوعی زندگی مشترک داشته­اند . وقتی نویسندگان این تحقیق زوجین متاهل را  جداگانه مورد بررسی قرار دادند ، میانگین تعداد دفعات فعالیت­های جنسی آن­ها در سال اندکی پایین بود و آن­ها تنها ۵۱ بار در سال رابطه جنسی داشتند که میانگین آن تقریبا کم­تر از یک­بار در هفته است .

1- طبق تحقیق مشابهی که سال ۱۹۹۰ انجام شده است ، امروزه فعالیت­های جنسی ۹برابر کاهش یافته است .

شادترین پاسخ

آیا زوج­هایی که به­طور متوسط روزانه یک­بار رابطه جنسی دارند ، خوشحال هستند ؟ اکثر ما براین باور هستیم که افراد هرچقدر رابطه جنسی بیشتری داشته باشند خوشبخت­تر هستند ، اما تحقیقات نشان می­دهند که گاهی برعکس این امر صادق است . در تحقیقی که در مجله روان­شناسی اجتماعی و علوم ­شخصیتی[9] به چاپ رسیده­است ، محققان با مطالعه زندگی بیش از ۳۰۰۰۰ آمریکایی رابطه میان احساس خوشبختی زوجین و تعداد دفعاتی که این افراد با یک­دیگر رابطه جنسی داشته ­اند را مورد بررسی قرارداده ­اند .

2- محققان به این نتیجه رسیدند که زوج­هایی که هفته ای یک­بار رابطه جنسی برقرار می­کردند خوشبخت­ترین افراد در این جامعه آماری بودند ، و این درحالی­ست که زوج­هایی که هفته ­ای دو ، سه و یا بیشتر با شریکشان رابطه داشتند احساس خوش­بختی بیشتری نسبت به گروه قبلی نداشتند . این افراد هم­چنان احساس خوش­حالی و خوش­بختی داشتند اما تحقیقات نشان می­دهد که میزان خوش­بختی آن­ها با زوجینی که دفعات رابطه جنسی متوسطی داشتند برابری می­کند .

پس زوج­هایی که به صورت میانگین هفته ­ای یک­بار رابطه جنسی دارند ، از زندگی­شان خرسند هستند و زوج­هایی که بیش از یک­بار در هفته رابطه جنسی برقرار می­کنند نیز به همان اندازه خوش­حالند . اما آن دسته از زوج­هایی که کمتر از هفته ­ای یک­بار رابطه برقرار می­کنند چه احساسی دارند ؟

پاسخ مشکل ­ساز

تحقیقی که در بالا بررسی کردیم متمرکز بر رابطه میان تعداد دفعات فعالیت­های جنسی و خوشبختی بود ؛ از این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که زوج­هایی که کم­تر از یک­بار در هفته رابطه جنسی دارند نسبت به زوج­هایی که یک­بار ( یا بیشتر ) در هفته رابطه جنسی برقرار می­کنند ، احساس خوش­بختی کمتری دارند .

3- اما باتوجه به سایر تحقیقات و نظریه ­هایی که در این حوزه  وجود دارد ، دریافتیم که زوج­هایی وجود دارند که میزان فعالیت جنسی آن­ها از دامنه ذکرشده هم کم­تر است . در یکی از معدود مطالعاتی که در حوزه ” ازدواج بدون سکس ” صورت گرفته­است ، ۱۶٪ از ۶۰۲۹ شرکت کننده اعلام کرده اند که در طی ۳ماه گذشته هیچ فعالیت جنسی ای نداشته اند .

4-  دکتر دونلی ، نویسنده اصلی این مقاله ، نیز به همین ترتیب تخمین می­زند که نزدیک به ۱۵٪ از افراد شرکت کننده در این تحقیق در 6ماه گذشته هیچ رابطه جنسی ای نداشته اند . میشل وینر دیویس نویسنده کتاب ” Sex Starved Marriage ” ، ازدواج بدون سکس را رابطه ­ای می­داند که در آن زوجین سالی ۱۰بار و یا حتی کم­تر رابطه جنسی برقرار می­کنند .

دلیل این­که شما مشکلات جنسی ندارید چیست ؟

بررسی تعداد دفعاتی که رابطه جنسی برقرار می­کنیم ، ساده ترین روش برای مقایسه زندگی جنسی­مان با هم­سن و سالانمان است . داشتن رابطه جنسی زیاد الزاما ضامن خوشحالی و رضایت شما نخواهد بود . دلایلی که مانع برقراری رابطه جنسی می­شوند مهم­تر از  فاصله زمانی بین رابطه­هایمان است . یعنی اگر شما درحال جنگ­وجدال با شریک خود هستید و دیگر دوستش ندارید ، عدم برقراری رابطه جنسی می­تواند نشان­گر مشکل بزرگ­تری باشد . بااین­حال احتمال دارد که ما مریض باشیم ، مشغله داشته­باشیم ، مجبور به کمک کردن به پدر و مادرمان باشیم و یا حتی  فاقد تمایل جنسی [10] باشیم ( و این لیست ادامه دارد… ) ؛ و همه این­ها ممکن است کاملا تصادفی پیش بیایند و جای هیچ نگرانی وجود نداشته باشد . به یاد داشته باشید که حتی اگر ماهی یک­بار و یا کم­تر یک رابطه ­جنسی خوب و رضایت­ بخش داشته باشید ، بهتر از این است که هفته ­ای یک­بار رابطه ای برقرارکنید که از آن لذت نبرید و رضایت بخش نباشد .

اندیشگاه روان سازه (ائتلاف روان، فلسفه و هنر)

دکتر مانی منجمی

www.psychonstruct.com

 

[1] Social Transaction Theory

[2] libido

[3] self-doubt

[4] stigma

[5] person’s refrence group

[6] cheater

[7] cheated-upon

[8] Archives of Sexual Behavior

[9] Social Psychological and Personality Science

[10] asexual

[/et_pb_text][et_pb_text _builder_version=”4.4.7″ link_option_url=”https://psychonstruct.com/wp-content/uploads/2020/02/روابط-بدون-نزدیکی-1.pdf” link_option_url_new_window=”on”]

        دریافت فایل پی دی اف

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید
ما معمولاً در چند دقیقه پاسخ می دهیم